خدایا دلم برات تنگ شده



به نام خدایی که در این نزدیکی هاست

 

چهار شنبه 11 خرداد 1390برچسب:,

  توسط nasim  |
 

گفتم خدایا از همه دلگیرم گفت حتی از من

 گفتم: خدایا از همه دلگیرم گفت: حتی از من؟

گفتم: خدایا دلم را ربودند  گفت: پیش از من؟

گفتم: خدایا چقدر دوری    گفت: تو یا من؟

گفتم: خدایا تنها ترینم       گفت: پس من؟

گفتم: خدایا کمک خواستم  گفت: از غیر من؟

گفتم: خدایا دوستت دارم   گفت: بیش از من؟

گفتم: خدایا اینقدر نگو من گفت: من توام تو من...

 

منبع :

شنبه 7 خرداد 1390برچسب:,

  توسط nasim  |
 

به نام یگانه سکاندار کشتی عشق..

 

 

به نام یگانه سکاندار کشتی عشق

 

به نام یگانه سکاندار کشتی عشق

ای خدای من !

گناه من نه چنانست که به تقریر آرم

و رحمت تو نه چنانست که به تحریر آرم،

 الهی از کرده های خود پشیمانم

و بسوی تو ازعیب خود نالانم

و فضل تو را خواهانم

و قرب تورا جویانم و ذکر تورا گویانم.

 یاریم فرما که وامانده ام و بجز تو...

 پناهی ندارم.

شنبه 7 خرداد 1390برچسب:,

  توسط nasim  |
 

الودگی ادم ها

 


خدایا آلودگی آدمها از حد هشدار گذشته دنیا رو چند روز تعطیل نمیکنی؟

شنبه 7 خرداد 1390برچسب:,

  توسط nasim  |
 

پروردگارا...

بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com پروردگارا

امسال می خواهم کوله بارم را ببندم

شاید این آخرین فرصت باشد تا به مقصد برسم

بشناسم تو را و بفهمم که یک عمر چه غافل بودم

می خواهم آسان بروم،سبک بال بزنم

می خواهم کاری کنم که رضایت باشد

                در دعاهای سحر

               در مناجات خدایی شدنا

               مرا هرگز از یاد مبر

               ای بزرگ ترین هستی

                            من جا مانده ام که محتاج نگاهت هستم

                            باشد که با نگاهی

                            عمرو سالم بسازی

                            خدایا عاشقت هستم،مرا دوست بدار...

 بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com

شنبه 7 خرداد 1390برچسب:,

  توسط nasim  |
 

در اوج یقین اگر چه تردیدی هست ...

 در اوج یقین اگرچه تردیدی هست

         در هر قفسی کلید امیدی هست

               چشمک زدن ستاره در شب یعنی

                       توی چمدان ماه، خورشیدی هست
 ...

شنبه 7 خرداد 1390برچسب:,

  توسط nasim  |
 

تو شاهکار خالقی...

 

تو شاهکار خالقی....

تحقیر را باور نکن....

بر روی بوم زندگی هر چیز می خواهی بکش.......

زیبا و زشتش پای توست......

تقدیر را باور نکن.....

تصویر اگر زیبا نبود.......

نقاش خوبی نیستی . . . .

از نو دوباره رسم کن.......

تصویر را باور نکن....

خالق تو را شاد آفرید.....

آزاد آزاد آفرید......

پرواز کن تا آرزو........

شنبه 7 خرداد 1390برچسب:,

  توسط nasim  |
 

انجا که چشمانی مشتاق...

 آنجا كه چشمان مشتاقی برای انسانی اشك می ریزد،زندگی به رنج كشیدنش می ارزد.

شنبه 7 خرداد 1390برچسب:,

  توسط nasim  |
 

دست خدا

 دست خدا 
کودک زمزمه کرد: (خدایا با من حرف بزن). 
و یک چکاوک در مرغزار نغمه سر داد. 
کودک نشنید. 
او فریاد کشید: (خدایا! با من حرف بزن). 
صدای رعد و برق آمد. 
اما کودک گوش نکرد. 
او به دور و برش نگاه کرد و گفت: 
(خدایا! بگذار تو را ببینم). 
ستاره ای درخشید. اما کودک ندید. 
او فریاد کشید(خدایا! معجزه کن). 
نوزادی چشم به جهان گشود. اما کودک نفهمید. 
او از سر ناامیدیگریه سر داد و گفت: 
(خدایا به من دست بزن. بگذار بدانم کجایی). 
خدا پایین آمد و بر سر کودک دست کشید. 
اما کودک دنبال یک پروانه کرد. 
او هیچ درنیافت و از آنجا دور شد. 

شنبه 7 خرداد 1390برچسب:,

  توسط nasim  |
 

خدا هست...

 خدا هست 
دانشجویی سر کلاس فلسفه نشسته بود. موضوع درس درباره خدا بود. استاد پرسید(آیا در این کلاس کسی هست که صدای خدا را شنیده باشد؟) کسی پاسخ نداد. 
استاد دوباره پرسید:(آیا در این کلاس کسی هست که خدا را لمس کرده باشد؟) دوباره کسی پاسخ نداد. 
استاد برای سومین بار پرسید): آیا در این کلاس کسی هست که خدا را دیده باشد؟) برای سومین بار هم کسی پاسخ نداد. استاد با قاطعیت گفت:(با این وصف خدا وجود ندارد). 
دانشجو به هیچ روی با استدلال استاد موافق نبود و اجازه خواست تا صحبت کند. استاد پذیرفت. دانشجو از جایش برخواست و از همکلاسی هایش پرسید: (آیا در این کلاس کسی هست که صدای مغز استاد را شنیده باشد؟) همه سکوت کردند. 
(آیا در این کلاس کسی هست که مغز استاد را لمس کرده باشد؟) همچنان کسی چیزی نگفت. 
(آیا در این کلاس کسی هست که مغز استاد را دیده باشد؟) 
وقتی برای سومین بار کسی پاسخی نداد، دانشجو چنین نتیجه گیری کرد که استادشان مغز ندارد

شنبه 7 خرداد 1390برچسب:,

  توسط nasim  |
 

صدای پرمیکائیل

 


ادامه مطلب

شنبه 7 خرداد 1390برچسب:,

  توسط nasim  |
 

من خدا را دارم...

 کوله بارم بر دوش، سفری باید رفت،

سفری بی همراه،

گم شدن تا ته تنهایی محض،

یار تنهایی من با من گفت:

هر کجا لرزیدی،

از سفرترسیدی،

تو بگو، از ته دل

من خدا را دارم...

 

شنبه 7 خرداد 1390برچسب:,

  توسط nasim  |
 

چی میشداگه...

 


ادامه مطلب

شنبه 7 خرداد 1390برچسب:,

  توسط nasim  |
 

داستان کوتاه های بسیار زیبا

 جعبه های سیاه و طلایی 
در دستانم دو جعبه دارم که خدا به من داده است. او گفت:غصه هایت را درون جعبه سیاه بگذار و شادی هایت را درون جعبه طلایی.به حرف خدا گوش کردم.شادی ها و غصه هایم را درون جعبه ها گذاشتم. جعبه طلایی روز به روز سنگین تر می شد و جعبه سیاه روز به روز سبک تر. 

از روی کنجکاوی جعبه سیاه را باز کردم تا علت را دریابم.دیدم که ته جعبه سوراخ است و غصه هایم از آن بیرون می ریزد.سوراخ جعبه را به خدا نشان دادم و گفتم:در شگفتم که غصه های من کجا هستند؟خدا با لبخندی دلنشین گفت:ای بنده من!همه آنها نزد من٬ اینجا هستند. 

پرسیدم پروردگارا!چرا این جعبه ها را به من دادی؟چرا ته جعبه سیاه سوراخ بود ؟گفت:ای بنده من!جعبه طلایی را به تو دادم تا نعمت های خود را بشماری و جعبه سیاه را برای اینکه غم هایت را دور بریزی... 


ادامه مطلب

شنبه 7 خرداد 1390برچسب:,

  توسط nasim  |
 

خدا یا نگویم...

خدایا نگویم دستم بگیر
عمریست گرفته ای
مبادا رها کنی

 

Image Hosted by Free picture hosting at www.iranxm.com

 

 

شنبه 7 خرداد 1390برچسب:,

  توسط nasim  |
 

صحبت خدات با بنده اش

داستان ما و خدا - parsfun.net

خدا: بنده ی من نماز شب بخوان و آن یازده رکعت است.

بنده: خدایا !خسته ام!نمی توانم.

خدا: بنده ی من، دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخوان.

بنده: خدایا !خسته ام برایم مشکل است نیمه شب بیدار شوم.

خدا: بنده ی من قبل از خواب این سه رکعت را بخوان

بنده: خدایا سه رکعت زیاد است

خدا: بنده ی من فقط یک رکعت نماز وتر بخوان

بنده: خدایا !امروز خیلی خسته ام!آیا راه دیگری ندارد؟

 

خدا: بنده ی من قبل از خواب وضو بگیر و رو به آسمان کن و بگو یا الله

بنده: خدایا!من در رختخواب هستم اگر بلند شوم خواب از سرم می پرد!

خدا: بنده ی من همانجا که دراز کشیده ای تیمم کن و بگو یا الله

بنده: خدایا هوا سرد است!نمی توانم دستانم را از زیر پتو در بیاورم

خدا: بنده ی من در دلت بگو یا الله ما نماز شب برایت حساب می کنیم

بنده اعتنایی نمی کند و می خوابد

خدا:ملائکه ی من! ببینید من آنقدر ساده گرفته ام اما او خوابیده است چیزی به اذان صبح نمانده

او را بیدار کنید دلم برایش تنگ شده است امشب با من حرف نزده

ملائکه: خداوندا! دوباره او را بیدار کردیم ،اما باز خوابید

خدا: ملائکه ی من در گوشش بگویید پروردگارت منتظر توست

ملائکه: پروردگارا! باز هم بیدار نمی شود!

خدا: اذان صبح را می گویند هنگام طلوع آفتاب است ای بنده ی من بیدار شو

نماز صبحت قضا می شود خورشید از مشرق سر بر می آورد

ملائکه:خداوندا نمی خواهی با او قهر کنی؟

خدا: او جز من کسی را ندارد…شاید توبه کرد…

بنده ی من تو به هنگامی که به نماز می ایستی من آنچنان گوش فرا میدهم

که انگار همین یک بنده را دارم و تو چنان غافلی که گویا صد ها خدا داری

شنبه 7 خرداد 1390برچسب:,

  توسط nasim  |
 

خدایی که ندیدمش

 Image Hosted by Free picture hosting at www.iranxm.com


ادامه مطلب

پنج شنبه 5 خرداد 1390برچسب:,

  توسط nasim  |
 

داستان خلقت انسان

 وImage Hosted by Free picture hosting at www.iranxm.com

خداون

 اما امروز ( به نقل قول از استادي ) داستان خلقت انسان رو بيان ميکنم و هر انچه از اين به بعد خواهيد خواند ، کلام خداوند است که مي خوانیدد اين چنين ميگويد که :

 

اي عزيز دله من ، چرا فکر ميکني که رابطه من با تو اين است
و اکنون با باز گو کردن داستان خلقتت به تو ميگويم که تو کيستي و من کيستم و من چگونه تو را دوست دارم 
و اين داستان ، داستان حضرت ادم نيست 
داستان توست
خوده تو
روزي که در اين جهان هيچ چيز نبود و فقط من بودم و در يک زماني که نامش را شب قدر نهادم ، تصميم گرفتم که متجلي شوم و بيافرينم جهان با عظمتي را
و در ان شب تقدير کردم که چگونه بيافرينم هستی را
از درياها و کوه ها گرفته تا به خلق انواع حيوانات و در وراي اين زمين ، کهکشانها و منظومه هارا
و هر انچه را که اراده کردم طراحي و خلق کردم
اما وقتي نگاه کردم به اين جهان با عظمت که  حيرت انگيز است از کوچکترين ذره ان ، که اتمي باشد و بزرگترين هاي ان ، که خلق کهکشانها است
ولي بازهم برام اهميتي نداشت و من را ارضا نکرد
و بعد اراده کردم پديده ديگري بيافرينم که در جهان هستي ام يک شاهکار باشد و سر امد همه مخلوقاتم باشد وبه عبارتی دیگر دوست داشتم که يک آيينه اي بيافرينم که هر وقت در اين آينه نگاه ميکنم ، جلوه هاي زيباي خودم را در اين آينه ببينم و تنهايي بودم ، که دوست داشتم معشوقي را بيافرينم ، که هر دم با او معاشقه نمايم
و با چنين احساسي ابتدا " عشق " را به عنوان زيبا ترين پديده جهان افريدم و سپس خود مبتلا شدم و يک عاشق تمام عيار گشتم (البته خدا محل تغییر نیست و این یک اصطلاح است ) و براي معاشقه با محبوبي ، با دستهاي مبارک خودم " تو "را افريدم
سپس انديشه را در ذهن تو تعبيه کردم که تنها تو داري به عنوان فکر، و کاري کردم که اين عزيز خودم هر آنچه را بخواهد و انديشه کند ميتواند بيافريند و من اين گونه خواستم
اما همچنان تو افتاده بودي و هيچ روحي در بدن تو نبود و بايد از جايي  ، روحي را در تو ميدميدم
اما هر چه فکر کردم ، ديدم به اين عزيز دلم ، به اين دردانه ام و به اين محبوبم  ، هيچ روحي زيبنده نيست ، الا روح خودم 
و به مصداق " ونفقت فيه من روحي " از روح خودم در تو دميدم
و تو برخواستي

انسان شدي

و به محض اينکه من ، نگاهي به قد و قواره رعناي تو انداختم بي اختيار کلامي بر خود گفتم که براي هيچ کدام از کائنات خودم نگفته بودم و بي اختيار گفتم

" فتبارک الله احسن الخالقين "
 
و وقتي بر خود به خاطر خلقت تو افرين گفتم ، بلافاصله تو را به رخ ملائکم کشيدم و گفتم اي ملائک

" اني جاعلٌ في العقده خليفه "
اي ملائک بياييد من در روي زمين براي خود جانشين افريدم 
سجده اش کنيد

و ملائک به پاي تو افتادند و تو را سجده کردند و انجا که از سجده برخواستند ، معاشقه من با تو شروع شد
و من ارام ارام ، در يک روند معاشقه ، اينقدر تو را به خودم نزديک کردم که فاصله من با تو به صفر رسيد و  آنگاه عاشقانه در گوشت نجوا کردم که
"
نحن اقرب بکم من حبل الوريد 
ما از رگ گردن به تو نزديک تر شده ايم "

و تو هميشه و همه جا در اغوش پر مهر و محبت مني ، من هيچ گاه در زندگي تو را تنها نخوام گذاشت و همه توجه من به توست و من هر آنچه را که در جهان هستي است به تسخير انديشه هاي تو در اورده ام
"
وسخرنا لکم ما في السماوات و ما في الارض "

که اگر خود را بشناسی و باور کنی ، میتوانی هر چیزی را که بخواهی خلق کنی و در این راه تمام کائنات من ، گوش به فرمان تو خواهند بود 
و من" تمام ذرات هستي را براي تو آفريدم  و تو را براي خودم "
"
خلقت الاشيا و العجلک و خلقتک العجلي "

ولي بدان 
که بايد هوشيار باشي و فقط از من بخواهي
و هر چه که بخواهي به تو ميدهم
"
ادعوني استجب لکم "

فقط هوشيار باش و انديشه کن  و بدان که تو خود يک خدايي و شباهت تو با من در اين است که اراده کرده ام ،  تو هم مانند من ، هر انچه را که اراده کني ، ميتواني خلق کني
نکند که خود را دست کم بگيري
خودت را باور کن و انديشه کن
اگر هوشيار باشي تمام ذرات جهان گوش به فرمان تو خواهند بود و ميتواني بهترين زندگي را رقم بزني و در نهايت به بهشت خود من بيايي

اين کلام خداوند بود براي من و براي تو

 

پنج شنبه 5 خرداد 1390برچسب:,

  توسط nasim  |
 

باران

 هوا گرفته بود,
باران میبارید,
کودکی آهسته گفت:
خدایا گریه نکن درست میشه...

پنج شنبه 5 خرداد 1390برچسب:,

  توسط nasim  |
 

شخصی را به جهنم میبردند...

شخصی را به جهنم می‌بردند. در راه بر می‌گشت و به عقب خيره میشد. ناگهان خدا فرمود: او را به بهشت ببريد. فرشتگان پرسيدند چرا؟ پروردگار فرمود: او چند بار به عقب نگاه کرد ... او اميد به بخشش داشت.

 

 

پنج شنبه 5 خرداد 1390برچسب:,

  توسط nasim  |
 

 



به وبلاگ من خوش آمدید
love.song2030@yahoo.com


 

 

 الان ساعت هفت و نيم عصره....
 داده را پس نمیگیرد
 دلواپس فرداي خود...
 كاش كسي ياد معلم ها ميداد....
 خداوندا تو میدانی که من دلواپس فردای خود هستم...
 به نام خدایی که در این نزدیکی هاست
 گفتم خدایا از همه دلگیرم گفت حتی از من
 به نام یگانه سکاندار کشتی عشق..
 الودگی ادم ها
 پروردگارا...
 در اوج یقین اگر چه تردیدی هست ...
 تو شاهکار خالقی...
 انجا که چشمانی مشتاق...
 دست خدا
 خدا هست...
 صدای پرمیکائیل
 من خدا را دارم...
 چی میشداگه...
 داستان کوتاه های بسیار زیبا
 خدا یا نگویم...

 

ارديبهشت 1391
دی 1390
آذر 1390
مهر 1390
خرداد 1390
ارديبهشت 1390

 

nasim

 


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان خدایا دلم برات تنگ شده و آدرس inlove.song.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پرندوش
هیوا
WORLD OF THE COMPUTER
هرچی تو بخوای هست
کیت اگزوز
زنون قوی
چراغ لیزری دوچرخه

 

کیت اگزوز ریموت دار برقی
ارسال هوایی بار از چین
خرید از علی اکسپرس
الوقلیون

 

RSS 2.0
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 43
بازدید کل : 2415
تعداد مطالب : 26
تعداد نظرات : 13
تعداد آنلاین : 1